جدول جو
جدول جو

معنی خرق کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خرق کردن
(بَرْ، رَ / رِ کَ دَ)
پاره کردن. دریدن. شکافتن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عرق کردن
تصویر عرق کردن
بیرون آمدن عرق از بدن، خوی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
ریز کردن، کوبیدن و نرم کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
فرو بردن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و دچار خفگی شود، فرو بردن چیزی در آب
فرهنگ فارسی عمید
پاره پاره کردن دریدن: و زخمها پیاپی میزدند تا لباس وجود بر پیلان چنان مخرق و ممزق کردند که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرقه کردن
تصویر خرقه کردن
دریدن چاک زدن پاره کردن دریدن چاک زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلق کردن
تصویر خلق کردن
تاشیدن تاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
خویستن هم آوای خویشتن خوی کردن، پاره دادن (پاره رشوه)، شرمساری بیرون آمدن عرق از بدن خوی کردن، پرداخت پول و مال با اکراه، رشوه دادن، خجل شدن خجالت کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تکاباندن در آب فرو کردن، کمان کشیدن به رسایی فرو بردن در آب و جز آن گذراندن آب از سر کسی یا چیزی، کشیدن کمان را بغایت. خلوت کردن جایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرق کردن
تصویر فرق کردن
اختلاف نهادن تشخیص دادن امتیاز دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرق کردن
تصویر قرق کردن
پهرختن ویژه کردن ممنوع کردن اشخاص بیگانه از ورود در محلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
((خُ کَ دَ))
از هم پاشیدن، ریزریز کردن، کشتن، نابود کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرق کردن
تصویر فرق کردن
((~. کَ دَ))
امتیاز دادن، مشخص کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرق کردن
تصویر قرق کردن
((قُ رُ. کَ دَ))
جایی را خلوت کردن و مانع ورود دیگران شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خلق کردن
تصویر خلق کردن
آفرینش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از عرق کردن
تصویر عرق کردن
Sweatiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
Immerse, Inundate, Overwhelm, Plunge
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
Crunching
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
imergir, inundar, sobrecarregar, mergulhar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
estalar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
咬的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
zanurzać, zalewać, przytłaczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از عرق کردن
تصویر عرق کردن
potliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
занурювати , затоплювати , переповнити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از عرق کردن
تصویر عرق کردن
пітливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
chrupać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
хрумтіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
eintauchen, überfluten, überwältigen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از عرق کردن
تصویر عرق کردن
Schwitzen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
knirschen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
погружать , затопить , подавлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از عرق کردن
تصویر عرق کردن
потливость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
хрустящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خرد کردن
تصویر خرد کردن
scricchiolare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی